گروه تاریخ مشرق - تاریخ انقلاب اسلامی: روز چهارشنبه هفدهم مرداد 1358، خبری در صدر اخبار کشور قرار گرفت که توجه همگان را برانگیخت: تعطیلی روزنامه آیندگان. ساعت 11 صبح روز 16 مرداد 1358، ماموران دادستانی کل انقلاب اسلامی به محل روزنامه آیندگان وارد شدند و یازده نفر از اعضای آن را دستگیر کردند. افراد دستگیر شده با یک مینی بوس به دادگاه انقلاب برده شدند. کارکنان چاپخانه موسسه آیندگان هم از محل اخراج و موسسه مهر و موم شد.
توقیف روزنامه آیندگان به جرم همکاری با کشورهای بیگانه، نخستین توقیف پرسروصدای مطبوعات در ایران پس از انقلاب اسلامی بود. هنوز هم نیروهای ضدانقلاب خارجنشین و همفکران داخلیشان این اقدام دادگاههای انقلاب را مذموم تلقی میکنند و این رویداد را آغازگر سانسور و خفقان در جمهوری اسلامی برمیشمارند. این سروصداها، جنجالها و فشار بر نیروهای خط امامی و نظام، به اندازهای بود که چند ماه بعد (25بهمن59)، هنگامی که اکبر هاشمی رفسنجانی در نامهای، از بیکسی و تنهایی نیروهای انقلابی به امام شکایت میبرد، به آن اشاره کرد: « خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههایی در این گونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهایی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخط بودن و آسایشطلبی را میپسندید؟»
* دادستانی انقلاب موسسه آیندگان را میبندد
اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، پس از بازداشت عوامل موسسه آیندگان، در دو اطلاعیه که در 17 مرداد 58 منتشر شد، دیدگاه و علل اقدام خود را به مردم و رسانهها اعلام کرد:
«بسمه تعالی- چون مدارک به دست آمده حاکی از آن است که روزنامه آیندگان با کمکهای ساواک و سیا و اسرائیل به وجود آمده و هدفش در رژیم قبلی حمایت از سیاست اسرائیل در مقابل اعراب و در رژیم فعلی تخطئه انقلاب اسلامی ایران میباشد. لذا به این وسیله روزنامه ضدانقلابی مزبور توقیف و مدیران آن تحت تعقیب میباشند. بدیهی است که حقوق متعلقه کارکنان آن از موسسه محفوظ و به وسیله بنیاد مستضعفین که موسسه را در اختیار خواهد گرفت پرداخت خواهد شد. - اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران.»
«بسمه تعالی – با توجه به مدارک و اسناد موجود در پرونده شرکت انتشارات آیندگان، دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، تصمیم به قطع فعالیت روزنامه نامبرده گرفت که انجام گردید. اساسا توقیف این روزنامه مستند به دو دسته علل کلی است: دسته اول عللی هستند که ریشههای فاسد این روزنامه را تشکیل میدادند. به این ترتیب که اولا روزنامه آیندگان با همکاری و کمک سرمایه عمده اسرائیل تاسیس شده که در مقابل آن روزنامه موظف بوده که از اسرائیل غاصب و ستمگر بر علیه اعراب حمایت کند.
ثانیا در مراحل پس از تاسیس از حمایت مستقیم دولت و رئیس ساواک و حمایت غیرمستقیم شاه مخلوع برخوردار بوده، به طوری که در یک فقره کمک دولتی به آن روزنامه مبلغ 7 میلیون و پانصد هزار ریال بیتالمال را به طریق نامشروع تصاحب کرده است. ثالثا طبق مدارک موجود در پرونده روزنامه آیندگان، این روزنامه و اعضای وابسته و مدیریت آن همکاران خوب و تاییدشده ساواک و سیاسی آمریکا بودهاند. به طوری که عوامل رژیم شاه آن روزنامه را ارگان اسرائیل میخواندند.
دسته دوم عللی هستند که ماهیت روزنامه آیندگان را در عمل نشان دادند: قسمتی از این علل عبارتند از:
1- گام گذاردن در جهت مخالف منافع و مصالح جامعه مسلمانان و حکومت جمهوری اسلامی. 2- نشر افکار و عقاید انحرافی در میان مردم مسلمان انقلابی ایران. 3- نشر اخبار و تفسیرات و تاویلات غیرحقیقی و بیان گزارشات غیرواقعی. 4- همکاری و همگامی با تمام نغمههای مخالف انقلاب اسلامی و ایجاد تشتت و تفرق بین اقشار و گروههای ملت مسلمان ایران. 5- اعلام تیراژهای دروغین و تبلیغات غیرواقع برای کسب حیثیت اجتماعی و بهرهمندی اقتصادی.
اعلام جرمهایی که به عمل آمده عبارتند از: 1- شکایت درباره عدم تحویل صفحات کامل روزنامه به سراسر کشور که خود نشاندهنده دو واقعیت محتمل است: اگر صفحاتِ کسری، از آگهیها باشند، کمفروشی و خیانت به آگهیدهندگان محسوب میشود و اگر این کمبود در صفحات تفسیری، سیاسی منظور شود [اهداف] نفاقافکنانه را در بر دارد.
2- شکایت سرگشاده نیروی هوایی مبتنی بر موارد زیر: الف- پخش اسرار دفاعی و نظامی کشور. ب- ایجاد هرج و مرج در سازمان نیروی هوایی و تفرقهاندازی بین پرسنل این سازمان. ج- بیاهمیت شمردن منافع ملت و میهن در راه منافع خصوصی روزنامه. د- احترام نگذاشتن و اهمیت ندادن و اجرا ننمودن قوانین مطبوعاتی.
3- شکایت ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با شکایت بند دوم. 4- شکایت جزائی در مورد طرز تشکیل و نیز چگونگی سرمایهگذاری و مدیریت روزنامه آیندگان. 5- شکایت در مورد نشر اکاذیب، دنباله شکایت بند چهارم. - اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی.»
* اعتراضها شروع میشود
توقیف روزنامه آیندگان از همان آغاز واکنشها را برانگیخت. گروهها و دستهجات سیاسی گوناگون با موضعگیری در این باره بر تنور داغ مشاجرات بیش از پیش میدمیدند. طبیعی بود که هر یک از افراد و گروهها، با توجه به مشی و اعتقاد سیاسی و جناحی خود این اتفاق را تحلیل میکرد. براین اساس، هواداران روزنامه و افراد و گروههای همردیف آن، این عمل دادگاههای انقلاب را مقدمهای برای به صدا درآمدن زنگ خطر فاشیسم در ایران میدانستند و در مقابل، جمهوری اسلامی و طیفهای همسوی با آن، با اشاره به مستندات و مدارکی که در دست داشتند، وابستگی و مزدوری موسسه آیندگان را محرز میشمردند.
در نخستین واکنشها، مقدم مراغهای، رهبر نهضت رادیکال و عضو مجلس خبرگان از تبریز، تعطیلی روزنامه آیندگان را «محکوم» کرد و اظهار داشت: «شخصا با هرگونه فشار و اختناق که متوجه مطبوعات شود مخالفم و از حقوق مطبوعاتیها دفاع میکنم.»
محمود عنایت، از موسسان «حزب خلق مسلمان» وابسته به سید کاظم شریعتمداری هم واکنش تندی به توقیف آیندگان نشان داد. این فعال مطبوعاتی دوران رژیم پهلوی، با بیان اینکه علت توقیف آیندگان را نمیداند، اعلام کرد «به نظر من این اقدام در آستانه تشکیل مجلس خبرگان و طلیعه حکومت جمهوری اسلامی واقعه شوم و غیرقابل قبولی میتواند باشد... از دولت شخصی مثل بازرگان و از حکومت جمهوری اسلامی انتظار دیگر داشتیم.» او چند روز بعد در مقالهای که در روزنامه آیندگان منتشر کرد نوشت: «سعی نکنید دست و دهان مردم را ببندید و قلمها را بشکنید. بگذارید افکار و اذهانی که در سراسر عصر دیکتاتوری زیر منجنیق سانسور و ارعاب از حرکت بازمانده بود دوباره جولان پیدا کند و از جمود و رکود در بیاید. این کار به نفع انقلاب و به نفع مملکت است و یقین دارم عین خواست آیتالله خمینی هم هست.»
حزب کارگران سوسیالیست و جبهه دموکراتیک ملی هم در پیامهایی جداگانه اعتراض خود نسبت به اقدام دادگاه انقلاب را نشان دادند. کارگران سوسیالیت، این اقدام را با هدف «از بین بردن آزادی مطبوعات» دانسته و خواستار «آزادی فوری نویسندگان دستگیرشده و تضمین ادامه کار روزنامه آیندگان» شده بود. جبهه دموکراتیک ملی هم در اعلامیه خود بیان داشته بود: «یورش به آزادیهای دموکراتیک و تعطیل خودسرانه مطبوعات آزادیخواه، گام بلند دیگری است که قدرت حاکم در راه به بند کشیدن اراده آزاد ملت و تحمیل نظرات انحصارطلبانه و ارتجاعی خود بر مردم کشور بر میدارد.»
این اعتراضها از سوی احزاب و گروههای بسیاری که در صدر انقلاب به شکلی قارچگونه رشد و اعلام موجودیت کرده بودند در روزهای بعد هم ادامه یافت. حزب جمهوری فدراتیو خلقهای ایران و چند حزب و سازمان کمونیستی هم در این طیف قرار داشتند. کانون نویسندگان ایران هم در بیانیهای اعلام کرد «دشمنان آزادی عقیده و بیان بدانند که قدرت خودکامه آنان از قدرت جهنمی محمدرضا بیشتر نیست.» انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه علم و صنعت، جمعیت همبستگی ملی، کانون معلمان مستقل، نهضت آزادیخواهان و فدائیان وطن هم به نوبه خود اعلام اعتراض میکردند. جبهه ملی ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق هم تعطیلی آیندگان را محکوم کردند.
* حمایت از عمل قاطع دادگاه انقلاب
در این میان، افراد و گروههای مکتبی و نزدیک به انقلاب هم به پشتیبانی از عمل دادگاههای انقلاب پرداختند. جنبش مسلمانان پیشگام و حزب توحیدی با بیانیههایی از این اقدام حمایت کردند. در بیانیه مسلمانان پیشگام آمده بود، «اکنون که انقلاب ما به هدف اصلی خود نزدیک میشود –تودهها خواستار قطع ید این منابع شایعه از جامعه اسلامی هستند.» حزب توحیدی هم از «تعطیل روزنامه ننگین آیندگان که بلندگوی صهیونیزم و امپریالیزم شده بود» ابراز خرسندی کرد. نهضت زنان مسلمان هم «اقدام قاطعانه دادگاه انقلاب اسلامی دائر بر تعطیل بلندگوی صهیونیم، امپریالیسم را به ملت مسلمان ایران» تبریک گفت.
به گزارش روزنامه بامداد، شب چهارشنبه 17 مرداد58 نیز، «در پایان سخنرانی استاد ابوالحسن بنیصدر، در زمین چمن استادیوم ورزشی شهباز، صدها نفر از شرکتکنندگان در این مراسم، پس از خروج از محوطه با فریادهای خود اقدام دادستان کل انقلاب را تایید کردند.»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم در بیانیهای که بیستم مرداد 1358 منتشر شد اعلام کرد: «ما از عمل قاطع دادگاه انقلاب حمایت میکنیم. این به گمان ما عمل صحیحی بود که با تاخیر انجام گرفت. نقش مطبوعات و اثرات آن بر جامعه نیازی به تشریح ندارد. نشان دادن چهرههای گوناگون ضدانقلاب نیز که اینک از هر سوی بهگونهای رخ مینماید برای ملت رنجدیده و هوشیار ما که کمر زیر بار ضربههای خیانت و توطئه تا کرده است و اکنون دشمن را در هر چهرهای میشناسد، دیگر جلوهای ندارد… مزدوران قلم بهدست، فرمانهای خیانت و خدعه را بر خون شهیدانمان نگاشته و وقتی دیدند آزادی بیش از آن است که گمان میبرند، خود، کانون توطئه و مرکز ثقل تحریکها وتشنجها شدند… روزنامه آیندگان یکی از نمونههای کامل و مشخص این ارگان و نطفهای حرامزاده بود. نطفههای حرامزادهای که از پیوند نامشروع وخیانتآلود چپ وراست بهوجود آمد و بر علیه انقلاب اسلامی که میخواهد و میتواند مستقل از هر جهت، راه نجات انسان را بنماید به راه افتادهاند… تکیه ما بر ادامه این عمل انقلابی است.»
حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) هم، همان طور که پیشتر، تلویحا از روزنامه آیندگان ابراز نارضایی کرده بود، در گفتگو با اوریانا فالاچی، با تایید توقیف این روزنامه فرمود: « روزنامه آیندگان همان بود که با دشمنهای ما روابط داشت. توطئه بود در کار و با صهیونیستها روابط داشت. از آنها الهام میگرفت و بر ضد منافع مملکت و کشور مینوشت. و در تمام آن روزنامههایی که توطئهگر بودند و میخواستند رژیم سابق را دوباره برگردانند به اینجا. این روزنامهها جلوشان گرفته شد تا بفهمند به اینکه چطورند اینها و بعد از اینکه فهمیدند هر کدام که [توطئهگر] نیستند، نه، آزاد باشند. همه روزنامههایی که بودند، به اعتبار اینکه دادستان آنطوری که فهمیده است اینها توطئهگر بودند و مفسد بودند و اینها الهام از شاه و از دستگاه صهیونیستها میگرفتند، از این جهت اینها را توقیف کردند موقتاً، تا اینکه رسیدگی کنند. این خلاف آزادی نیست. این جلوگیری از توطئه است که همۀ دنیا بوده است که جلوی این توطئه را بگیرند.» (02/07/1358)
انعکاس وقایع دو راهپیمایی مخالفان و موافقان
توقیف آیندگان در روزنامه بامداد
* دعوت به راهپیمایی
يكشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۸، عرصه جولان مخالفان توقیف روزنامه آیندگان بود. براساس فراخوان احزاب و گروههای همسو بهویژه «جبهه دموکراتیک ملی»، راهپیمایان به خیابانهای تهران ریختند و خواستار رفع توقیف آیندگان و آزادی مطبوعات شدند. در قطعنامه تظاهرکنندگان آمده بود: «ما به هیچ شکل زیر بار هیچ نوع آزادیکشی نخواهیم رفت.» همزمان با حضور مخالفان، موافقان و حامیان توقیف روزنامه آیندگان هم در خیابانها حضور داشتند. این تظاهرات در نوع خود از آغاز انقلاب تا آن هنگان کمنظیر بود و شاید اولین درگیری خیابانی پس از انقلاب و نخستین تظاهرات گسترده علیه دولت موقت به شمار میآمد. اما در واکنش به این فراخوانی و تجمع، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم روز دوشنبه را میعادگاه نیروهای انقلابی در حمایت از توقیف روزنامه آیندگان و نظام اسلامی تعیین کرد.
در راهپیمایی روز دوشنبه، طیف گستردهای از مردم به خیابانها آمدند. به گزارش روزنامه بامداد از این راهپیمایی که «ناظران تعداد شرکتکنندگان آن را تا بیش از 200 هزار نفر و برخی نیز تا حدود 500 هزار نفر تخمین زدهاند»، «تظاهرکنندگان از ساعت 4 بعدازظهر پس از اجتماع در میدانهای توپخانه و امام حسین، در مرکز و شرق تهران در دو گروه به طرف دانشگاه تهران به راه افتادند» و در مقابل دانشگاه تهران تجمع کردند.
* علل توقیف روزنامه آیندگان چه بود؟
نویسندگان و گروههای ضدانقلاب که توقیف روزنامه آیندگان را لکه ننگی برای جمهوری اسلامی میدانند، هموراه کوشیدهاند تا علت تعطیلی و بستهشدن این روزنامه و موسسه را اعمال نظر شخصی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و مخالفت او با این روزنامه عنوان کنند. ماجرا از این قرار بود که امام در اردیبهشت 1358 در گفتگویی با روزنامه لوموند فرانسه انجام داد. آیندگان این خبر را که حاوی مطالبی پیرامون شهادت آیتالله مطهری و عوامل ترور ایشان بود، منتشر کرد. این خبر در روزنامه کیهان هم منتشر شده بود اما این روزنامه برخلاف آیندگان، بخشهایی از صحبتهای امام که هنوز تاییدنشده بود را از متن خبر خود حذف کرده بود. کاری که آیندگانیها نکردند و همین امر واکنش جدی دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی را در بر داشت. که بخشهای تاییدنشده از سوی دفتر امام را با حذف کرده بود، کامل منعکس کرده بود.
در اطلاعیه دفتر امام آمده بود: «آنچه روزنامه آیندگان درباره عوامل دست اندرکار شهادت استاد آیت الله مطهری نوشته است دروغ محض است... این روزنامه از اول انقلاب تاکنون همیشه نقشی انحرافی و برخلاف مصلحت ملت مسلمان داشته است و مورد تائید مسلمانان متدین و انقلابی نبوده و نیست... امام فرمودهاند که این روزنامه را از این پس هرگز نمیخوانم و مطالب مندرج در آن هرگز مورد تائیدشان نیست و حساب هیئت تحریریه این روزنامه از کارکنان مسلمان و معتقد آن جدا است...»
هواداران روزنامه آیندگان و طیف ضدانقلاب بر همین جمله که «امام فرمودهاند که این روزنامه را از این پس هرگز نمیخوانم» تکیه کردند و از آن موقع تا امروز اساس تحلیل خود را با چشمپوشی بر همه مدارک و مستندات، پیرامون همین جمله بنا کردهاند. از این نظر، توقیف و تعطیلی آیندگان پس از این اعلام نظر شخصی امام و برای فراهم آوردن خواست ایشان انجام شده تا رقبای نیروهای مکتبی و انقلابی به سرعت سرکوب شوند.
در همین باره، «انجمن دفاع از آزادی» در تلگرامی که در شماره 22 اردیبهشت آیندگان، نخستین شماره پس از تعطیلی خودخواسته چندروزه آیندگانیها پس از اعلام موضع دفتر امام منتشر شد که تمامی این تحلیل را در آن میتوان مشاهده کرد: « به دنبال انتشار اطلاعيه دفتر مرکزی امام دائر بر اينکه حضرت آيتالله گفتهاند روزنامه آيندگان را نمیخوانند، موجی از حملات و تجاوزها به دفاتر و نمايندگیهای آيندگان و مزاحمتهاي خشونتآميز در توزيع اين روزنامه به راه افتاد و عملا منجر به تعطيل آن شد، اکنون فشار بر روزنامه بهحدی است که نظير همين ماجرا در مورد ديگر واحدهای مستقل مطبوعاتی نيز تکرار ميشود. بيم آن میرود که اختناقی مجدد در مقياس وسيع بر جامعه ما استيلا يابد و آزادی بيان و نشر انديشه که از هدفهای اساسی انقلاب ايران و به منظور حفظ وحدت کلمه که ضامن پيروزی نهايی انقلاب خواهد بود به خطر افتد.» این تلگرام را افرادی مانند فريدون آدميت، احمد شاملو، نجف دريا بندری، محمدعلی سپانلو، شاهرخ مسکوب، حميد مصدق و ... امضا کرده بودند.
اما آنچه اتفاق افتاد این بود که آیندگان دوباره انتشار خود را از سر گرفت. از یک سو روزنامه به توجیه اقدام خود در نشر خبر امام پرداخت و تقصیر آن را به گردن مترجم گفتگوی ایشان با لوموند –ابوالحسن بنیصدر- انداخت و از سوی دیگر هم دولت و نظام جمهوری اسلامی مانعی بر راه این روزنامه ایجاد نکرد. ناصر میناچی، وزیر تبلیغات دولت بازرگان اعلام کرد: «روزنامه آيندگان میتواند مانند سابق به فعاليت خود ادامه دهد… رهبر انقلاب گفتهاند من آن را نمیخوانم، ولی نگفتهاند منتشر نشود.»
این روند ادامه داشت تا مرداد همان سال که اقدام دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی، دوباره موسسه آیندگان را مرکز توجه همگانی قرار داد. این بار دیگر نه حرف از انتنشار اشتباه یک خبر بود و نه اظهارنظر دفتر امام، اتهام اصلی «جاسوسی و ارتباط با بیگانه» بود.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی –ارگان حزب جمهوری اسلامی-، صبح روز شنبه 20 مرداد 1358، پنج تن از کارکنان مومن و مسلمان روزنامه آیندگان با مراجعه به دفتر روزنامه جمهوری اسلامی، مطالبی را درباره موسسه آیندگان «فاش» کردند. براساس این گزارش، یکی از کارکنان رونامه میگوید: «کسانی که در آیندگان کار میکردند، حقوق ناچیزی داشتند ولی این اواخر مبالغ هنگفتی برایشان از خارج فرستاده میشد. دلیل ما هم برای این موضع روشن است، چون گراورسازی آیندگان بدهکاری داشت، ولی در حال حاضر یک موتور برق برای روزنامه خریداری شده است و معلوم نیست پولش را از کجا آوردهاند! از این موارد و نمونهها در آیندگان زیاد بود، مثلا آقای «سیروس گوران» یکی ار اعضای شورای سردبیری روزنامه، قبل از انقلاب در خیابان فروردین ساختمانی را اجاره کرد که دو اتاق بیشتر نداشت ولی حالا همین شخص یک آپارتمان سه طبقه که تمام طبقاتش با قالبهای گرانقیمت مفروش است دارد.»
یکی از کارکنان روزنامه هم درباره نوع رفتار دستاندرکاران موسسه آیندگان با کارمندان مسلمان و مومن میگوید: «اصولا کارکنان تحریریه با مسلمانان رفتار ناخوشایندی داشتند. هر خبرنگاری اگر مومن بود در روزنامه جایی نداشت، حتی زمانی ما میخواستیم افطار کنیم و تقاضا کرده بودیم نیم ساعت برای این کار اختصاص بدهند ولی برعکس بود و درست در زمان تعیینشده به زور از ما کار میکشیدند.» او ادامه میدهد: «هر وقت خوانندهای به آیندگان مراجعه میکرد، اگر مسلمان بود با هزار حیله او را رد میکردند ولی یک غیرمسلمان را با کمال عزت و احترام کارش را انجام میدادند و این عمل تا آنجا پیش رفت که علنا به ما مبگفتند ما مطلب اسلامی چاپ نمیکنیم. حتی یک شب دو چریک فدایی به چاپخانه آمدند و مطلبی را که اسلامی بود از صفحهبندی برداشتند و به جایش یک مطلب غیراسلامی گذاشتند و هنگامی که به شورای سردبیری نسبت به این عمل اعتراض کردیم گفتند معنی آزادی یعنی همین.»
از زمان اعلام تعطیلی روزنامه و در روزهای پس از آن، به تدریج مدارک و مستنداتی که در دست دادگاههای انقلاب و طیفهای مکتبی بود انتشار یافت. برپایه مندرجات این مدارک، روزنامه آیندگان به دستور محمدرضا پهلوی و کمکهای وسیع رژیم پیشین ایجاد شده بود. داریوش همایون، جهانگیر بهروز و خانم شاهرودی هم که از موسسان روزنامه بودند این ارتباطات را برقرار کرده بودند. این روزنامه با افرادی چون شائول بخاش و همسرش هاله اسفندیاری، سیروس آموزگار، مهدی بهرهمند و کریم امامی روابطی داشت که همگی این افراد از ماموران سرویسهای بیگانه بودند. حتی ساواک در این روزنامه نماینده داشت که دکتر آزمون این نمایندگی را انجام میداد. این روزنامه از بیگانگان و بهویژه رژیم صهیونیستی کمکهای مالی دریافت میکرده است. در یک مورد، عذری، نماینده اسرائیل در تهران به داریوش همایون دو میلیون تومان پرداخت تا روزنامه آیندگان از اسرائیل در جریان جنگهای این کشور در برابر اعراب حمایت کند و این روزنامه هم در یازده مقاله این درخواست را به انجام میرساند. داریوش همایون حتی به اسرائیل هم سفر میکند و در آنجا در قبال حمایت از اسرائیلیها در روزنامه متبوع خود، قول یک ماشین «روتاتیو» [نوعی ماشین چاپ آلمانی] را میگیرد.
این وابستگی بهاندازهای بود که ناصر میناچی، وزیر تبلیغات (ارشاد) دولت بازرگان در 22 مرداد 58 گفت: «پس از ۶ ماه كه از پيروزی انقلاب میگذرد مطبوعات حاضر نشدند به نحو مطلوب از آزادی استفاده كنند... اسنادی در مورد نويسندگان روزنامه آيندگان به دست من رسيده است و من تعجب میكنم كه چطور برخی از مطبوعات از اين افراد حمايت میكنند؟»
موسوی خوئینیها بعدها هم مخالفت با روزنامه آیندگان را یک نشانه از «خطامامی» بودن دانست و در گفتگو با اطلاعات گفت: «امام در مورد مطبوعات همواره هشدار میدادند که مطبوعات خودشان را اصلاح کنند، و میبینیم چه گروههایی از این مطبوعات حمایت میکردند. در مقابل موضعگیری امام در مورد [روزنامه] آیندگان یکی از همین نویسندههای بیتعهد فریادش بلند شد که صدای فاشیسم به گوش میرسد. اینها خط امام و خط ضدامام است.»
در ادامه دو سند از اسناد وابستگی موسسه آیندگان و موسسان آن را مشاهده میکنید. اسنادی که بررسی همهجانبه آنها فرصتی دیگر را اقتضا میکند:
توقیف روزنامه آیندگان به جرم همکاری با کشورهای بیگانه، نخستین توقیف پرسروصدای مطبوعات در ایران پس از انقلاب اسلامی بود. هنوز هم نیروهای ضدانقلاب خارجنشین و همفکران داخلیشان این اقدام دادگاههای انقلاب را مذموم تلقی میکنند و این رویداد را آغازگر سانسور و خفقان در جمهوری اسلامی برمیشمارند. این سروصداها، جنجالها و فشار بر نیروهای خط امامی و نظام، به اندازهای بود که چند ماه بعد (25بهمن59)، هنگامی که اکبر هاشمی رفسنجانی در نامهای، از بیکسی و تنهایی نیروهای انقلابی به امام شکایت میبرد، به آن اشاره کرد: « خود شما میدانید که موضع نسبتاً سخت مکتبی امروز ما، دنباله نظرات قاطع شما از اول انقلاب تا به امروز است، بعد از پیروزی معمولاً ما مسامحههایی در این گونه موارد داشتیم و جنابعالی مخالف بودید، اما نظرات شما را با تعدیلهایی اجرا میکردیم؛ شما اجازه ورود افراد تارکالصلوة یا متظاهر به فسق را در کارهای مهم نمیدادید، شما روزنامه آیندگان و ... تحریم میکردید، شما از حضور زنان بیحجاب در ادارات مانع بودید، شما از وجود موسیقی و زن بیحجاب در رادیو تلویزیون جلوگیری میکردید؟ همینها موارد اختلاف ما با آنها است. آیا رواست که به خاطر اجرای نظرات جنابعالی ما درگیر باشیم و متهم و جنابعالی در مقابل اینها موضع بیطرف بگیرید؟ آیا بیخط بودن و آسایشطلبی را میپسندید؟»
* دادستانی انقلاب موسسه آیندگان را میبندد
اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، پس از بازداشت عوامل موسسه آیندگان، در دو اطلاعیه که در 17 مرداد 58 منتشر شد، دیدگاه و علل اقدام خود را به مردم و رسانهها اعلام کرد:
«بسمه تعالی- چون مدارک به دست آمده حاکی از آن است که روزنامه آیندگان با کمکهای ساواک و سیا و اسرائیل به وجود آمده و هدفش در رژیم قبلی حمایت از سیاست اسرائیل در مقابل اعراب و در رژیم فعلی تخطئه انقلاب اسلامی ایران میباشد. لذا به این وسیله روزنامه ضدانقلابی مزبور توقیف و مدیران آن تحت تعقیب میباشند. بدیهی است که حقوق متعلقه کارکنان آن از موسسه محفوظ و به وسیله بنیاد مستضعفین که موسسه را در اختیار خواهد گرفت پرداخت خواهد شد. - اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران.»
«بسمه تعالی – با توجه به مدارک و اسناد موجود در پرونده شرکت انتشارات آیندگان، دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی ایران، تصمیم به قطع فعالیت روزنامه نامبرده گرفت که انجام گردید. اساسا توقیف این روزنامه مستند به دو دسته علل کلی است: دسته اول عللی هستند که ریشههای فاسد این روزنامه را تشکیل میدادند. به این ترتیب که اولا روزنامه آیندگان با همکاری و کمک سرمایه عمده اسرائیل تاسیس شده که در مقابل آن روزنامه موظف بوده که از اسرائیل غاصب و ستمگر بر علیه اعراب حمایت کند.
ثانیا در مراحل پس از تاسیس از حمایت مستقیم دولت و رئیس ساواک و حمایت غیرمستقیم شاه مخلوع برخوردار بوده، به طوری که در یک فقره کمک دولتی به آن روزنامه مبلغ 7 میلیون و پانصد هزار ریال بیتالمال را به طریق نامشروع تصاحب کرده است. ثالثا طبق مدارک موجود در پرونده روزنامه آیندگان، این روزنامه و اعضای وابسته و مدیریت آن همکاران خوب و تاییدشده ساواک و سیاسی آمریکا بودهاند. به طوری که عوامل رژیم شاه آن روزنامه را ارگان اسرائیل میخواندند.
دسته دوم عللی هستند که ماهیت روزنامه آیندگان را در عمل نشان دادند: قسمتی از این علل عبارتند از:
1- گام گذاردن در جهت مخالف منافع و مصالح جامعه مسلمانان و حکومت جمهوری اسلامی. 2- نشر افکار و عقاید انحرافی در میان مردم مسلمان انقلابی ایران. 3- نشر اخبار و تفسیرات و تاویلات غیرحقیقی و بیان گزارشات غیرواقعی. 4- همکاری و همگامی با تمام نغمههای مخالف انقلاب اسلامی و ایجاد تشتت و تفرق بین اقشار و گروههای ملت مسلمان ایران. 5- اعلام تیراژهای دروغین و تبلیغات غیرواقع برای کسب حیثیت اجتماعی و بهرهمندی اقتصادی.
اعلام جرمهایی که به عمل آمده عبارتند از: 1- شکایت درباره عدم تحویل صفحات کامل روزنامه به سراسر کشور که خود نشاندهنده دو واقعیت محتمل است: اگر صفحاتِ کسری، از آگهیها باشند، کمفروشی و خیانت به آگهیدهندگان محسوب میشود و اگر این کمبود در صفحات تفسیری، سیاسی منظور شود [اهداف] نفاقافکنانه را در بر دارد.
2- شکایت سرگشاده نیروی هوایی مبتنی بر موارد زیر: الف- پخش اسرار دفاعی و نظامی کشور. ب- ایجاد هرج و مرج در سازمان نیروی هوایی و تفرقهاندازی بین پرسنل این سازمان. ج- بیاهمیت شمردن منافع ملت و میهن در راه منافع خصوصی روزنامه. د- احترام نگذاشتن و اهمیت ندادن و اجرا ننمودن قوانین مطبوعاتی.
3- شکایت ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با شکایت بند دوم. 4- شکایت جزائی در مورد طرز تشکیل و نیز چگونگی سرمایهگذاری و مدیریت روزنامه آیندگان. 5- شکایت در مورد نشر اکاذیب، دنباله شکایت بند چهارم. - اداره روابط عمومی دادستانی کل انقلاب جمهوری اسلامی.»
* اعتراضها شروع میشود
توقیف روزنامه آیندگان از همان آغاز واکنشها را برانگیخت. گروهها و دستهجات سیاسی گوناگون با موضعگیری در این باره بر تنور داغ مشاجرات بیش از پیش میدمیدند. طبیعی بود که هر یک از افراد و گروهها، با توجه به مشی و اعتقاد سیاسی و جناحی خود این اتفاق را تحلیل میکرد. براین اساس، هواداران روزنامه و افراد و گروههای همردیف آن، این عمل دادگاههای انقلاب را مقدمهای برای به صدا درآمدن زنگ خطر فاشیسم در ایران میدانستند و در مقابل، جمهوری اسلامی و طیفهای همسوی با آن، با اشاره به مستندات و مدارکی که در دست داشتند، وابستگی و مزدوری موسسه آیندگان را محرز میشمردند.
در نخستین واکنشها، مقدم مراغهای، رهبر نهضت رادیکال و عضو مجلس خبرگان از تبریز، تعطیلی روزنامه آیندگان را «محکوم» کرد و اظهار داشت: «شخصا با هرگونه فشار و اختناق که متوجه مطبوعات شود مخالفم و از حقوق مطبوعاتیها دفاع میکنم.»
محمود عنایت، از موسسان «حزب خلق مسلمان» وابسته به سید کاظم شریعتمداری هم واکنش تندی به توقیف آیندگان نشان داد. این فعال مطبوعاتی دوران رژیم پهلوی، با بیان اینکه علت توقیف آیندگان را نمیداند، اعلام کرد «به نظر من این اقدام در آستانه تشکیل مجلس خبرگان و طلیعه حکومت جمهوری اسلامی واقعه شوم و غیرقابل قبولی میتواند باشد... از دولت شخصی مثل بازرگان و از حکومت جمهوری اسلامی انتظار دیگر داشتیم.» او چند روز بعد در مقالهای که در روزنامه آیندگان منتشر کرد نوشت: «سعی نکنید دست و دهان مردم را ببندید و قلمها را بشکنید. بگذارید افکار و اذهانی که در سراسر عصر دیکتاتوری زیر منجنیق سانسور و ارعاب از حرکت بازمانده بود دوباره جولان پیدا کند و از جمود و رکود در بیاید. این کار به نفع انقلاب و به نفع مملکت است و یقین دارم عین خواست آیتالله خمینی هم هست.»
حزب کارگران سوسیالیست و جبهه دموکراتیک ملی هم در پیامهایی جداگانه اعتراض خود نسبت به اقدام دادگاه انقلاب را نشان دادند. کارگران سوسیالیت، این اقدام را با هدف «از بین بردن آزادی مطبوعات» دانسته و خواستار «آزادی فوری نویسندگان دستگیرشده و تضمین ادامه کار روزنامه آیندگان» شده بود. جبهه دموکراتیک ملی هم در اعلامیه خود بیان داشته بود: «یورش به آزادیهای دموکراتیک و تعطیل خودسرانه مطبوعات آزادیخواه، گام بلند دیگری است که قدرت حاکم در راه به بند کشیدن اراده آزاد ملت و تحمیل نظرات انحصارطلبانه و ارتجاعی خود بر مردم کشور بر میدارد.»
این اعتراضها از سوی احزاب و گروههای بسیاری که در صدر انقلاب به شکلی قارچگونه رشد و اعلام موجودیت کرده بودند در روزهای بعد هم ادامه یافت. حزب جمهوری فدراتیو خلقهای ایران و چند حزب و سازمان کمونیستی هم در این طیف قرار داشتند. کانون نویسندگان ایران هم در بیانیهای اعلام کرد «دشمنان آزادی عقیده و بیان بدانند که قدرت خودکامه آنان از قدرت جهنمی محمدرضا بیشتر نیست.» انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه علم و صنعت، جمعیت همبستگی ملی، کانون معلمان مستقل، نهضت آزادیخواهان و فدائیان وطن هم به نوبه خود اعلام اعتراض میکردند. جبهه ملی ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق هم تعطیلی آیندگان را محکوم کردند.
* حمایت از عمل قاطع دادگاه انقلاب
در این میان، افراد و گروههای مکتبی و نزدیک به انقلاب هم به پشتیبانی از عمل دادگاههای انقلاب پرداختند. جنبش مسلمانان پیشگام و حزب توحیدی با بیانیههایی از این اقدام حمایت کردند. در بیانیه مسلمانان پیشگام آمده بود، «اکنون که انقلاب ما به هدف اصلی خود نزدیک میشود –تودهها خواستار قطع ید این منابع شایعه از جامعه اسلامی هستند.» حزب توحیدی هم از «تعطیل روزنامه ننگین آیندگان که بلندگوی صهیونیزم و امپریالیزم شده بود» ابراز خرسندی کرد. نهضت زنان مسلمان هم «اقدام قاطعانه دادگاه انقلاب اسلامی دائر بر تعطیل بلندگوی صهیونیم، امپریالیسم را به ملت مسلمان ایران» تبریک گفت.
به گزارش روزنامه بامداد، شب چهارشنبه 17 مرداد58 نیز، «در پایان سخنرانی استاد ابوالحسن بنیصدر، در زمین چمن استادیوم ورزشی شهباز، صدها نفر از شرکتکنندگان در این مراسم، پس از خروج از محوطه با فریادهای خود اقدام دادستان کل انقلاب را تایید کردند.»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم در بیانیهای که بیستم مرداد 1358 منتشر شد اعلام کرد: «ما از عمل قاطع دادگاه انقلاب حمایت میکنیم. این به گمان ما عمل صحیحی بود که با تاخیر انجام گرفت. نقش مطبوعات و اثرات آن بر جامعه نیازی به تشریح ندارد. نشان دادن چهرههای گوناگون ضدانقلاب نیز که اینک از هر سوی بهگونهای رخ مینماید برای ملت رنجدیده و هوشیار ما که کمر زیر بار ضربههای خیانت و توطئه تا کرده است و اکنون دشمن را در هر چهرهای میشناسد، دیگر جلوهای ندارد… مزدوران قلم بهدست، فرمانهای خیانت و خدعه را بر خون شهیدانمان نگاشته و وقتی دیدند آزادی بیش از آن است که گمان میبرند، خود، کانون توطئه و مرکز ثقل تحریکها وتشنجها شدند… روزنامه آیندگان یکی از نمونههای کامل و مشخص این ارگان و نطفهای حرامزاده بود. نطفههای حرامزادهای که از پیوند نامشروع وخیانتآلود چپ وراست بهوجود آمد و بر علیه انقلاب اسلامی که میخواهد و میتواند مستقل از هر جهت، راه نجات انسان را بنماید به راه افتادهاند… تکیه ما بر ادامه این عمل انقلابی است.»
حضرت امام خمینی (رحمةاللهعلیه) هم، همان طور که پیشتر، تلویحا از روزنامه آیندگان ابراز نارضایی کرده بود، در گفتگو با اوریانا فالاچی، با تایید توقیف این روزنامه فرمود: « روزنامه آیندگان همان بود که با دشمنهای ما روابط داشت. توطئه بود در کار و با صهیونیستها روابط داشت. از آنها الهام میگرفت و بر ضد منافع مملکت و کشور مینوشت. و در تمام آن روزنامههایی که توطئهگر بودند و میخواستند رژیم سابق را دوباره برگردانند به اینجا. این روزنامهها جلوشان گرفته شد تا بفهمند به اینکه چطورند اینها و بعد از اینکه فهمیدند هر کدام که [توطئهگر] نیستند، نه، آزاد باشند. همه روزنامههایی که بودند، به اعتبار اینکه دادستان آنطوری که فهمیده است اینها توطئهگر بودند و مفسد بودند و اینها الهام از شاه و از دستگاه صهیونیستها میگرفتند، از این جهت اینها را توقیف کردند موقتاً، تا اینکه رسیدگی کنند. این خلاف آزادی نیست. این جلوگیری از توطئه است که همۀ دنیا بوده است که جلوی این توطئه را بگیرند.» (02/07/1358)
انعکاس وقایع دو راهپیمایی مخالفان و موافقان
توقیف آیندگان در روزنامه بامداد
* دعوت به راهپیمایی
يكشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۵۸، عرصه جولان مخالفان توقیف روزنامه آیندگان بود. براساس فراخوان احزاب و گروههای همسو بهویژه «جبهه دموکراتیک ملی»، راهپیمایان به خیابانهای تهران ریختند و خواستار رفع توقیف آیندگان و آزادی مطبوعات شدند. در قطعنامه تظاهرکنندگان آمده بود: «ما به هیچ شکل زیر بار هیچ نوع آزادیکشی نخواهیم رفت.» همزمان با حضور مخالفان، موافقان و حامیان توقیف روزنامه آیندگان هم در خیابانها حضور داشتند. این تظاهرات در نوع خود از آغاز انقلاب تا آن هنگان کمنظیر بود و شاید اولین درگیری خیابانی پس از انقلاب و نخستین تظاهرات گسترده علیه دولت موقت به شمار میآمد. اما در واکنش به این فراخوانی و تجمع، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم روز دوشنبه را میعادگاه نیروهای انقلابی در حمایت از توقیف روزنامه آیندگان و نظام اسلامی تعیین کرد.
در راهپیمایی روز دوشنبه، طیف گستردهای از مردم به خیابانها آمدند. به گزارش روزنامه بامداد از این راهپیمایی که «ناظران تعداد شرکتکنندگان آن را تا بیش از 200 هزار نفر و برخی نیز تا حدود 500 هزار نفر تخمین زدهاند»، «تظاهرکنندگان از ساعت 4 بعدازظهر پس از اجتماع در میدانهای توپخانه و امام حسین، در مرکز و شرق تهران در دو گروه به طرف دانشگاه تهران به راه افتادند» و در مقابل دانشگاه تهران تجمع کردند.
* علل توقیف روزنامه آیندگان چه بود؟
نویسندگان و گروههای ضدانقلاب که توقیف روزنامه آیندگان را لکه ننگی برای جمهوری اسلامی میدانند، هموراه کوشیدهاند تا علت تعطیلی و بستهشدن این روزنامه و موسسه را اعمال نظر شخصی امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و مخالفت او با این روزنامه عنوان کنند. ماجرا از این قرار بود که امام در اردیبهشت 1358 در گفتگویی با روزنامه لوموند فرانسه انجام داد. آیندگان این خبر را که حاوی مطالبی پیرامون شهادت آیتالله مطهری و عوامل ترور ایشان بود، منتشر کرد. این خبر در روزنامه کیهان هم منتشر شده بود اما این روزنامه برخلاف آیندگان، بخشهایی از صحبتهای امام که هنوز تاییدنشده بود را از متن خبر خود حذف کرده بود. کاری که آیندگانیها نکردند و همین امر واکنش جدی دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی را در بر داشت. که بخشهای تاییدنشده از سوی دفتر امام را با حذف کرده بود، کامل منعکس کرده بود.
در اطلاعیه دفتر امام آمده بود: «آنچه روزنامه آیندگان درباره عوامل دست اندرکار شهادت استاد آیت الله مطهری نوشته است دروغ محض است... این روزنامه از اول انقلاب تاکنون همیشه نقشی انحرافی و برخلاف مصلحت ملت مسلمان داشته است و مورد تائید مسلمانان متدین و انقلابی نبوده و نیست... امام فرمودهاند که این روزنامه را از این پس هرگز نمیخوانم و مطالب مندرج در آن هرگز مورد تائیدشان نیست و حساب هیئت تحریریه این روزنامه از کارکنان مسلمان و معتقد آن جدا است...»
هواداران روزنامه آیندگان و طیف ضدانقلاب بر همین جمله که «امام فرمودهاند که این روزنامه را از این پس هرگز نمیخوانم» تکیه کردند و از آن موقع تا امروز اساس تحلیل خود را با چشمپوشی بر همه مدارک و مستندات، پیرامون همین جمله بنا کردهاند. از این نظر، توقیف و تعطیلی آیندگان پس از این اعلام نظر شخصی امام و برای فراهم آوردن خواست ایشان انجام شده تا رقبای نیروهای مکتبی و انقلابی به سرعت سرکوب شوند.
در همین باره، «انجمن دفاع از آزادی» در تلگرامی که در شماره 22 اردیبهشت آیندگان، نخستین شماره پس از تعطیلی خودخواسته چندروزه آیندگانیها پس از اعلام موضع دفتر امام منتشر شد که تمامی این تحلیل را در آن میتوان مشاهده کرد: « به دنبال انتشار اطلاعيه دفتر مرکزی امام دائر بر اينکه حضرت آيتالله گفتهاند روزنامه آيندگان را نمیخوانند، موجی از حملات و تجاوزها به دفاتر و نمايندگیهای آيندگان و مزاحمتهاي خشونتآميز در توزيع اين روزنامه به راه افتاد و عملا منجر به تعطيل آن شد، اکنون فشار بر روزنامه بهحدی است که نظير همين ماجرا در مورد ديگر واحدهای مستقل مطبوعاتی نيز تکرار ميشود. بيم آن میرود که اختناقی مجدد در مقياس وسيع بر جامعه ما استيلا يابد و آزادی بيان و نشر انديشه که از هدفهای اساسی انقلاب ايران و به منظور حفظ وحدت کلمه که ضامن پيروزی نهايی انقلاب خواهد بود به خطر افتد.» این تلگرام را افرادی مانند فريدون آدميت، احمد شاملو، نجف دريا بندری، محمدعلی سپانلو، شاهرخ مسکوب، حميد مصدق و ... امضا کرده بودند.
اما آنچه اتفاق افتاد این بود که آیندگان دوباره انتشار خود را از سر گرفت. از یک سو روزنامه به توجیه اقدام خود در نشر خبر امام پرداخت و تقصیر آن را به گردن مترجم گفتگوی ایشان با لوموند –ابوالحسن بنیصدر- انداخت و از سوی دیگر هم دولت و نظام جمهوری اسلامی مانعی بر راه این روزنامه ایجاد نکرد. ناصر میناچی، وزیر تبلیغات دولت بازرگان اعلام کرد: «روزنامه آيندگان میتواند مانند سابق به فعاليت خود ادامه دهد… رهبر انقلاب گفتهاند من آن را نمیخوانم، ولی نگفتهاند منتشر نشود.»
این روند ادامه داشت تا مرداد همان سال که اقدام دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی، دوباره موسسه آیندگان را مرکز توجه همگانی قرار داد. این بار دیگر نه حرف از انتنشار اشتباه یک خبر بود و نه اظهارنظر دفتر امام، اتهام اصلی «جاسوسی و ارتباط با بیگانه» بود.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی –ارگان حزب جمهوری اسلامی-، صبح روز شنبه 20 مرداد 1358، پنج تن از کارکنان مومن و مسلمان روزنامه آیندگان با مراجعه به دفتر روزنامه جمهوری اسلامی، مطالبی را درباره موسسه آیندگان «فاش» کردند. براساس این گزارش، یکی از کارکنان رونامه میگوید: «کسانی که در آیندگان کار میکردند، حقوق ناچیزی داشتند ولی این اواخر مبالغ هنگفتی برایشان از خارج فرستاده میشد. دلیل ما هم برای این موضع روشن است، چون گراورسازی آیندگان بدهکاری داشت، ولی در حال حاضر یک موتور برق برای روزنامه خریداری شده است و معلوم نیست پولش را از کجا آوردهاند! از این موارد و نمونهها در آیندگان زیاد بود، مثلا آقای «سیروس گوران» یکی ار اعضای شورای سردبیری روزنامه، قبل از انقلاب در خیابان فروردین ساختمانی را اجاره کرد که دو اتاق بیشتر نداشت ولی حالا همین شخص یک آپارتمان سه طبقه که تمام طبقاتش با قالبهای گرانقیمت مفروش است دارد.»
یکی از کارکنان روزنامه هم درباره نوع رفتار دستاندرکاران موسسه آیندگان با کارمندان مسلمان و مومن میگوید: «اصولا کارکنان تحریریه با مسلمانان رفتار ناخوشایندی داشتند. هر خبرنگاری اگر مومن بود در روزنامه جایی نداشت، حتی زمانی ما میخواستیم افطار کنیم و تقاضا کرده بودیم نیم ساعت برای این کار اختصاص بدهند ولی برعکس بود و درست در زمان تعیینشده به زور از ما کار میکشیدند.» او ادامه میدهد: «هر وقت خوانندهای به آیندگان مراجعه میکرد، اگر مسلمان بود با هزار حیله او را رد میکردند ولی یک غیرمسلمان را با کمال عزت و احترام کارش را انجام میدادند و این عمل تا آنجا پیش رفت که علنا به ما مبگفتند ما مطلب اسلامی چاپ نمیکنیم. حتی یک شب دو چریک فدایی به چاپخانه آمدند و مطلبی را که اسلامی بود از صفحهبندی برداشتند و به جایش یک مطلب غیراسلامی گذاشتند و هنگامی که به شورای سردبیری نسبت به این عمل اعتراض کردیم گفتند معنی آزادی یعنی همین.»
از زمان اعلام تعطیلی روزنامه و در روزهای پس از آن، به تدریج مدارک و مستنداتی که در دست دادگاههای انقلاب و طیفهای مکتبی بود انتشار یافت. برپایه مندرجات این مدارک، روزنامه آیندگان به دستور محمدرضا پهلوی و کمکهای وسیع رژیم پیشین ایجاد شده بود. داریوش همایون، جهانگیر بهروز و خانم شاهرودی هم که از موسسان روزنامه بودند این ارتباطات را برقرار کرده بودند. این روزنامه با افرادی چون شائول بخاش و همسرش هاله اسفندیاری، سیروس آموزگار، مهدی بهرهمند و کریم امامی روابطی داشت که همگی این افراد از ماموران سرویسهای بیگانه بودند. حتی ساواک در این روزنامه نماینده داشت که دکتر آزمون این نمایندگی را انجام میداد. این روزنامه از بیگانگان و بهویژه رژیم صهیونیستی کمکهای مالی دریافت میکرده است. در یک مورد، عذری، نماینده اسرائیل در تهران به داریوش همایون دو میلیون تومان پرداخت تا روزنامه آیندگان از اسرائیل در جریان جنگهای این کشور در برابر اعراب حمایت کند و این روزنامه هم در یازده مقاله این درخواست را به انجام میرساند. داریوش همایون حتی به اسرائیل هم سفر میکند و در آنجا در قبال حمایت از اسرائیلیها در روزنامه متبوع خود، قول یک ماشین «روتاتیو» [نوعی ماشین چاپ آلمانی] را میگیرد.
این وابستگی بهاندازهای بود که ناصر میناچی، وزیر تبلیغات (ارشاد) دولت بازرگان در 22 مرداد 58 گفت: «پس از ۶ ماه كه از پيروزی انقلاب میگذرد مطبوعات حاضر نشدند به نحو مطلوب از آزادی استفاده كنند... اسنادی در مورد نويسندگان روزنامه آيندگان به دست من رسيده است و من تعجب میكنم كه چطور برخی از مطبوعات از اين افراد حمايت میكنند؟»
موسوی خوئینیها بعدها هم مخالفت با روزنامه آیندگان را یک نشانه از «خطامامی» بودن دانست و در گفتگو با اطلاعات گفت: «امام در مورد مطبوعات همواره هشدار میدادند که مطبوعات خودشان را اصلاح کنند، و میبینیم چه گروههایی از این مطبوعات حمایت میکردند. در مقابل موضعگیری امام در مورد [روزنامه] آیندگان یکی از همین نویسندههای بیتعهد فریادش بلند شد که صدای فاشیسم به گوش میرسد. اینها خط امام و خط ضدامام است.»
در ادامه دو سند از اسناد وابستگی موسسه آیندگان و موسسان آن را مشاهده میکنید. اسنادی که بررسی همهجانبه آنها فرصتی دیگر را اقتضا میکند: